دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

معرفی فیلم کمدی جنایی Bernie

معرفی فیلم کمدی جنایی Bernie با بازی Jack Black یکی از کمدین های مطرح هالیوود. (معرفی این فیلم به بهانه اومدن بهترین کیفیت بلوری 720 و 1080 میباشد) در این فیلم شخصیت bernie (با بازی جک بلک) با زنی سالخورده و ثروتمند ازدواج میکنه و سعی داره این پیر زن رو بکشه بالاخره موفق میشه اما او فریب خورده و اتفاقاتی غیر قابل منتظره می افته و.... کارگردان و نویسنده این فیلم Richard Linklater میباشد که فیلم نامزد اسکار Before Sunset رو در کارنامش دارهو دیگر بازیگران : Matthew McConaughey و Shirley MacLaine تاریخ اکران این فیلم 4 می بود ولی هنوز در برخی سینماها به صورت محدود در حال اکران است.

معرفی فیلم کمدی جنایی Bernie

معرفی فیلم کمدی جنایی Bernie با بازی Jack Black یکی از کمدین های مطرح هالیوود. (معرفی این فیلم به بهانه اومدن بهترین کیفیت بلوری 720 و 1080 میباشد) در این فیلم شخصیت bernie (با بازی جک بلک) با زنی سالخورده و ثروتمند ازدواج میکنه و سعی داره این پیر زن رو بکشه بالاخره موفق میشه اما او فریب خورده و اتفاقاتی غیر قابل منتظره می افته و.... کارگردان و نویسنده این فیلم Richard Linklater میباشد که فیلم نامزد اسکار Before Sunset رو در کارنامش دارهو دیگر بازیگران : Matthew McConaughey و Shirley MacLaine تاریخ اکران این فیلم 4 می بود ولی هنوز در برخی سینماها به صورت محدود در حال اکران است.

مرضیه وفامهر فیلمساز و بازیگر

مرضیه وفامهر فیلمساز و بازیگرایرانی فیلم تهران من، حراج و همسر ناصر تقوایی است او مدتی به دلیل بازی در فیلم تهران من، حراج که توسط یک کمپانی استرالیایی و به کارگردانیگراناز موسوی در سال ۱۳۸۷ ساخته شده دستگیر شده بود. او از هشتم تیرماه بازداشت و در زندان قرچک ورامین زندانی شد. در دادگاه بدوی به یک سال حبس تعزیری و نود ضربه‌ی شلاق محکوم شد اما دادگاه تجدید نظرحکم دادگاه بدوی را نقض کرد و این منجر به آزادی این هنرمند شد. حکم قطعی صادر شده در این پرونده سه ماه و یک روز زندان و یک میلیون و دویست هزار تومان جریمه‌ی بدل از شلاق بود. مرضیه وفامهر سرانجام در روز سوم آبان ١٣٩٠ بعد از حدود چهار ماه بازداشت موقت، عطف بر همین حکم از زندان آزاد شد. اما همچنان ممنوعیت کار و خروج از کشور وی ادامه دارد. دولت استرالیا به این حکم بدوی دادگاه اعتراض کرده بود.

نامهٔ مرضیه وفا‌مهر به معاونت سینمایی وقت ( سال ۱۳۸۶)

نامهٔ مرضیه وفا‌مهر به معاونت سینمایی وقت ( سال ۱۳۸۶) و نظرایشان راجع به چیستی و چگونگی روند هنر با درود خدمت جناب آقای جعفری جلوه معاونت سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی .هر لحظه میلیاردها میلیارد کوآرک در جنبش و تکاپوی خود که تجسم بخشیدن تصوری را دنبال میکنند شکست میخورند و شانس شکل گرفتن و ایجاد پدیده ای نوین را در این هستی بیکران به میلیاردها ذره ی دیگر هدیه میدهند .موجودی خواسته و ناخواسته به عرصه ی هستی گام میگذارد و روند تکاملی و رسیدن به بلوغ جبر تولد اوست .میلیونها پدیده مسیر زیست خود را به دلایل زیست محیطی و جبر روزگارنیمه کاره رها میکنند و نابود میشوند .امکان زندگی بزرگترین موهبت طبیعت است که اگر به مسیر تکاملی امکانات سوق داده نشود بی تردید ناسپاسی از حرکت جسورانه ی طبیعت و ضدیت با آن است .نشانه ی روند تکاملی و بلوغ چهبسا زمانی آشکار میشود که به دایره ی تأثیر و تأثر گام میگذاریم و راه بازنمایی تأثیر و تأثر تنها و تنها اثرست. شعری، قصه ای، گلی، ابری یا بارانی .همچنان که رودی، علفی و نسیمی راه رشد خویش را تنها و آزادانه پی میگیرند من نیز باور و انتخابم بر اندیشه و تجربه ی مستقل و آزادانه است، بر این اساس فیلمسازی را با سرمایه ی شخصی و فیلم کوتاه ” نبات” شروع کرده و تا کنون ادامه داده ام گام نخست با حضور در هفتمین جشنواره ی بین المللی فیلم کوتاهتهران ادامه یافت. در لیست جوایز، فیلم کوتاه”نبات” به دلیل تصویربرداری خلاق برنده ی جایزه ی ویژه ی کداک از طرف هیئت داوران برابر ۹۰ دقیقه نگاتیو ۳۵ میلیمتری از کمپانی شد. جایزه ربوده شد و هرگز به این فیلم نرسید و دیپلم جشنواره به فیلمبردار و اینجانب پس از دو ماه تحویل شد. مسئولان سینمای جوان علت دیرکرد را اشکال خطاطی در دیپلمها اعلام کردند .من بدون هرگونه تجربه ی شخصی از محیط فیلم تجربی پخش فیلم را به عهده ی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گذاشتم. پس از مدتی متوجه شدم در دو جشنواره نام تهیه کننده بدون اطلاع من تعویض شده و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه کننده اثر اعلام شده است نه جیب نه چندان گشاد من .بر اساس این تجربه های تلخ فیلمهای بعدی را دیگر در هیچ جشنواره ی دولتی شرکت ندادم.روشن است نبود جشنواره ها ومراکز خصوصی ِ تولید و پخش فیلم کوتاه، مستند و تجربی در ایرانهیچ شانسی برای نمایش تولیدات آزاد و غیر سفارشی باقی نمیگذارد و این اجحاف به سینمای مستقل و آزاد است .حضور در چند جشنواره ی خارجی غنیمتی برای ادامه ی مسیر شدنه کافی،چرا که خواست جدی من حضور در سرزمین خودم، ایران است .تابستان امسال به یک کارگاه سینمایی در کنار دو جشنواره ی مستقل به آمریکا دعوت شدم.فرصت را مغتنم دانستم که سرزمین و مردمانی دوردست را ببینم و بشناسم و در محیط سینمایی بیاموزم .اکنون بسیار از گردونه ی هستی سپاسگزارم که توانسته ام روی پای خود بایستم و فیلمهایی هر چندکوتاه بسازم و به آنها باور داشتهباشم .دو چندان سپاسگزارم که توانستهام در مجامع مستقل فرهنگی در جایگاه فیلمسازی از ایران حضور پیدا کرده و چهره ی فرهنگی سرزمینم را جایگزین چهره ی تبلیغاتی آن کنم .صد چندان سپاسگزارم که به سرزمینم ایران بازگشته ام تا به مشکوکین با قدرت تمام بگویمهنوز اگر شک و شبهه ای دارند، مشاور روان درمان توصیه میشود و بی شمار سپاسگزارم که دور از دنیای سیاست زندگی فرهنگی و مستقل را تاب آورده ام. اگرچه سخت اما دلپذیر .معترضم به توهین خودسرانه و غیر فرهنگی که در ورود به سرزمینم ایران با آن مواجه شدم و آن ضبط گذرنامه و اعلام ممنوعیت خروج بود و انتظار احضاریه ی دادگاه انقلاب و این ظلم مضاعفی است به فیلمسازی که خودخواسته هرگز از آن وزارت خانه امکان کار و رفاه نگرفته است .معترضم به آنانی که هیچ سفر و تلاش مستقلی را تاب نمیآورند آنهم در این روزها که سفر به دور دنیا شیوه ی دولت ایران است .معترضم به آنانی که با حذف چهره ی فرهنگی ایران صدمه ی جبران ناپذیری به هویت ملی و فرهنگی ایران میزنند .و تمام هستی معترض است به آنانی که سیاهچال تاریکی هستند بر راه زایش و تکامل اثری یااندیشه ای که جریان زندگی با تمام قدرت خواستار آنست و میلیاردها ذره ی شناخته و ناشناختهحامی این زایش بوده و هستند .خواستار رسیدگی به امور فیلمهای کوتاه و مستند هستم .خواستار فضای تنفس برای سینمای غیر سفارشی و مستقل هستم .خواستار حذف حرکتهای خودسرانه و سودجویانه در عرصه ی سینما هستم .خواستار برخورد فرهنگی با امورفرهنگی هستم بدرود مهر ماه یکهزار و سیصد و هشتادو شش خورشیدی

یه خبر از المپیک

وقتی گزارشگر بیوگرافیش را گفت باور کردم که سعید واقعاً یک قهرمان است. در خانواده ای 13 نفره و محروم و با کمترین امکانات به اینجا رسید سعید عبد ولی یه کاهو فروشه ......... کسی که تو زندگیش چهار سال با بدختی واسه المپیک جون کند کسی که شاید اگه و فقط اگه قهرمان می شد ... پولش رو به یه زخم زندگیش می زد .......... پانزده ثانیه آخر .... وقتی دیگه باختش مسجل بود ... با نا امیدی تمام حمله می کرد.......... صورتش وقت گریه ... یادم نیمره... وقتی تو نهایت بی کسی .... داد زد : خــــــــــــــ ـــــــــــــــ ـــدا............... ........ حالا بعد چهار سال جون کندن ... با بی کسی تمام بر می گرده .... سعید عبدولی قهرمان است هر چند که داور با بی وجدانی تمام او را بازنده کرده باشد.