دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

نگاهی اجمالی به جاده ی مالهالند

نگاهی اجمالی به جاده ی مالهالند از دیدگاه روانکاوی فروید فرستاده شده : Holy Amin II --------------- --------------- -- آخرین پست در مورد بلوار مالهلند --------------- --------------- -- فروید ناخودآگاه، رانه، انتقال و تکرار را چهار مفهوم اساسی روانکاوی می خواند. با بررسی اینچهار رکن می توان به میزان قابل توجهی از روان شخص روان نژد (neurotic)آگاهی یافت. با نگاهی کلی می توان گفت که بخش اول فیلم رویای دیان است. به عبارت دیگر، بخش اول ناخودآگاه دیان را به معرض نمایش می گذارد که در آن واقعیات روزمره اش انباشته شده اند. امّا این واقعیات به همان صورتی که هستند در خواب او هویدا نمی شوند. شخصیت ها، اتفاقات و اشیا به عنوان مواد خام و اولیه مورد استفاده قرار گرفته است. لینچ در ساختار فیلم نیز این آشفتگی ناخودآگاه را نشان داده است. روایتداستان منظم و روان نیست، بلکه با شخصیت ها، دیالوگ ها و اشیایی پر شده است که تنها با کنار هم قرار دادن آن ها می توان حقیقت روایت را دریافت. بالعکس، در بخشدوم روایت تا حدود زیادی منظم است. پس می توان چنین گفت کهبخش اول فیلم همان ناخودآگاه دیان است. مثلا در قسمتی چند نفر به صورت زنجیر وار زنگ میزنند و در انتها به تلفنی زنگ میخورد که در اتاقی قرار دارد که با نور قرمز روشن شده است. این زنگ زدن ها و رنگ قرمز، که در فیلم های غنی لینچ نماد شهوت است، نشان دهنده ی گذشته ی دیان است. او فاحشه ی تلفنی بوده است. حضور رانه در انتهای این فیلم بدیهی به نظر میرسد. البته منظور از رانه، رانه ی اصلی مورد نظر فروید یعنی رانه ی شهوت است. دیان همجنس گرا به ریتا عشق می ورزید و دوست پسر تازه ی او را مزاحم می دانست. همین اتفاق بنیان تمام فیلم و رویای او را تشکیل می دهد. او به شخصی پول میدهد تا آن ها را بکشد. همینمساله او را دچار هیستری می کند و بر مشکلش می افزاید. اما در بخش اول تا زمان هماغوشی رانه جز در ژرف ساخت فیلم به چشم نمی آید. مفهوم انتقال یکی از مفاهیم بنیادین روانکاوی است. شخص بیمار وقتی با روانکاو ارتباط برقرارمیکند محتوای روانی سرکوب شده اش را بر او فرا فکنی می کند تا ان ها را تکرار کند. روانکاونیز باید در این مرحله فرد بیمار را درمان کند. انتقال در این فیلم به صورت واضحی به چشم می خورد. دیان در واقعیت فردی ضعیف است که از ریتا ی واقعی کمک می گیرد. او از نظر جنسی نیز به ریتا وابستهاست. اما در بخش نخست فیلم می بینیم که ریتا کاملا به دیان وابسته است. دیان شخصیت شکننده ی خود را به ریتا انتقال دادهاست. سوال منطقی این است که این انتقال چه نقشی در روان او دارد.انتقال زمانی اتفاق می افتد که فرد روان نژد محتوایت روانی اش را از خود دفع می کند تا واقعیت روانی اش در واقعیت بازنمایی شود یا ازبار آن خلاص شود. در این فیلم بیشتر مورد دوم صادق است. دیان خود را فردی مستقل و قوی می یابد که به شادی وی می انجامد. گرچه، پس از بیدار شدن همان حالت روان نژدی بر میگردد زیرا که فقط خواب دیده است و در واقعیت آن را در روند روانکاوی منتقل نکرده است. فرد روان نژد محتوای سرکوب شده خود را به روانکاو انتقال داده (فرافکنی) و همان محتوا را دوباره تکرار میکند. به عنوان مثال عشق خود یا تجربه ی جنسی نامعمولشرا تکرار می کند. در این فیلم همین مساله اتفاق می افتد. در بخش اول شهوت خود به ریتا را تکرار می کند. به همان طریق، وابستگی در حالت منتقل شده اش را نیز تکرار میکند. این تکرار غیرارادی بوده و مکانیسم خود ذهن است. آن چه رفت کلیات فیلم از دیدگاه روانکاوی فروید بود. می توان این بحث را بسط داده و مسائل مختلف را با جزئیات بیشتری بررسی کرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد