دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

دنیای سینمای ایران و جهان

اخبار و حواشی سینما را با ما دنبال کنید.از زندگی خصوصی بازیگران بدانید .هالیوود

شجاع‌دل (Braveheart)

کارگردان: مل گیبسون تهیه‌کننده: بروس داوی مل گیبسون جونیور آلن لد نویسنده: رندل والاس موسیقی جیمز هورنر فیلم‌برداری : جان تول تدوین : استیون روزنبولوم بازیگران: مل گیبسون (ویلیام والاس) پاتریک مک‌گوهان (پادشاه، ادوارد اول) برندن گلیسون (همیش کمپبل) سوفی مارسو (ایزابل) عرضه کننده: فاکس قرن بیستم (20th Century Fox) پارامونت پیکچرز ( Paramount Pictures) تاریخ عرضه: ۲۴ مه ۱۹۹۵ زمان: ۱۷۷ دقیقه کشور : ایالات متحده آمریکا زبان : انگلیسی،فرانسوی ،لاتین بودجه : ۵۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فروش : ۲۰۲٬۶۰۰٬۰۰۰ دلار نوع فیلم: حماسی ویلیام والاس در سال ۱۲۷۶ در روستای ایرشایر در اسکاتلند به دنیا آمد در آن روزها شاه الکساندر سوم بیش از ۲۰ سال بود که بر این سرزمین فرمانروایی می‌کرد.سبک و سیاق او در فرمانروایی بهگونه‌ای بود که ثبات اقتصادی و صلح را برقرار و سلطه طلبی همیشگی انگلیسی‌ها را به راحتی دفع کرده بود. در سال ۱۲۸۶الکساندر در حین سوارکاری از اسبش به زمین افتاد و جان سپرد و بزرگان اسکاتلند، نوه ۴ ساله او به نام «مارگارت» -که امروز از او با عنوان «بانوی نروژ» یاد می‌شود- را به عنوان ملکه اسکاتلند اعلام کردند و مقرر شد تارسیدن او به سن قانونی مشاورین پدربزرگ فقیدش اداره مملکت را به عهده گیرند. مارگارت در سال ۱۲۹۰ در حالی که۸ ساله بود طی سفری از نروژ به سوی اسکاتلند بیمار شد و جانداد. لردهای اسکاتلند برای جلوگیری از ایجاد بی نظمی و آشفتگی تصمیم به ایجاد حکومتیمستقل برای اسکاتلند گرفتند و بدین منظور از شاه ادوارد اول به واسطه حکومت موفقش دعوت کردند تا برای نیل به این هدف راهنمایی شان کند اما وقتی برای استقبال او رفتند با ارتش عظیمی از انگلستان مواجه شدند و بدین ترتیب سلطه انگلیسی‌ها بر سرزمین اسکاتلند آغاز شد. ویلیام والاس در چنین شرایطی دوران کودکی خود را گذراند و با کینه انگلیسی‌ها بزرگ شد. مطابق افسانه‌های محلی ایر شایر والاس اولین بار بر سر ماهیگیری با سربازان انگلیسی درگیر شد که درنتیجه آن دو تن از نظامیان انگلیسی را به قتل رساند و مقامات انگلیسی بلافاصله دستور دستگیری او را صادر کردند. بسیاری این واقعه را ناشی از کینه عمیق والاس از انگلیسی‌هایی می‌دانستند که در سال ۱۲۹۱ پدر و برادر بزرگ‌تر او را کشته بودند. کشته شدن نامزد والاس به دست انگلیسی‌ها خشم والاس رابرمی انگیزد. در ۱۱ سپتامبر ۱۲۹۷ والاس که به ارتش شورشی‌های «آندره دو مورای» پیوسته بود در نبرد «استرلینگ بریج» به پیروزی وسیعی دست یافت و سربازان «دوماری» که از داشتن فرمانده‌ای چون «والاس» سرمست بودند به راحتی بر ۳۰۰ سواره نظام و ۱۰ هزار پیاده نظام انگلیسی چیره شدند. یک سال بعد در ۲۵ ژوئن ،۱۲۹۸ نبردی دیگر به نام «فالکیرک» رخ داد و «والاس» با تکیه بر هوش سرشار خود از دام ارتش انگلستان به سلامت گریخت. در این زمان اختلاف وسیعی بین سران نیروهای انقلابی درگرفته بود و سپتامبر همان سال «والاس» تصمیم به استعفا و سپردن سکانبه «رابرت بروس» گرفت. او پس ازاستعفا به فعالیت‌های صلح طلبانه پرداخت و مدتی را نیز برای انجام یک ماموریت دیپلماتیک در فرانسه گذراند گواینکه بسیاری اعتقاد دارند دلیل اقامت او در فرانسه چیزی جز این بوده‌است. در ۵ اوت ۱۳۰۵ «سر ویلیام والاس» کهدستگیری‌اش دیگر ناممکن می‌نمود به دست شوالیه‌ای به نام «ژان دو منته» دستگیر و به اردوگاه سربازان انگلیسی در منطقه‌ای نزدیک شهر گلاسکو منتقل شد. او که دولتمردان «پادشاه یاغی‌ها» می‌خواندنش طی محاکمه‌ای مجرم شناخته شدو به مرگ با چوبه دار محکوم شد که با مخالفت «والاس» مواجه شد و ترجیح داد با گیوتین اعدام شود. پس از آنکه سر او را از بدنش جدا کردند پیکر او را قطعه قطعه کردند و هر قطعه را به گوشه‌ای از خاک اسکاتلند بردند تا مایه عبرت سایر انقلابیون شود... جایزه‌ها: برنده جایزه اسکار بهترین فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برنده جایزه اسکار بهترین کارگردان برای مل گیبسون برنده جایزه اسکار بهترین ویرایش صدا برنده جایزه اسکار بهترین آماده سازی نامزد جایزه اسکار بهترین ویرایش فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین طراحی لباس نامزد جایزه اسکار بهترین فیلنامه نامزد جایزه اسکار بهترین صدابرداری نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقیفیلم

زودیاک

زودیاک (Zodiac) ششمین فیلم دیوید فینچر، کارگردان آمریکایی است. این فیلم با دوربین دیجیتال HD فیلم برداری شده‌است. * کارگردان: دیوید فینچر * تهیه‌کننده: مایک مداوُی، براد فیشر، آرنولد مِسِر، جیمز وندربیت * نویسنده: رابرت گری اسمیت (کتاب)، جیمز وندربیت (فیلمنامه) * موسیقی: دیوید شایر * بازیگران: جیک جیلنهال (رابرت اسمیت)، مارک روفالو (کاراگاه دیویدتوشی)، آنتونی ادواردز (کاراگاه ویلیام آرمسترانگ)، جان کارول لینچ(آرتور لی آلن)، برایان کاگز (ملوین بلی)، رابرت داونی جونیور (پال آیوری) * عرضه کننده: برادران وارنر، پارامونت پیکچرز و فینیکس پیکچرز * تاریخ عرضه: ۲ مارس، ۲۰۰۷ * زمان: مدت= ۱۵۸ دقیقه * زبان: انگلیسی * هزینه: ۷۵ میلیون دلار قاتلی که پسر و دختری را در اتوموبیل شان کشته‌است به روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل نامه می‌فرستد و خود را به عنوان قاتل معرفی می‌کند. قتل‌های دیگری پس از آن اتفاق می‌افتد و قاتل، نامه‌های دیگری به روزنامه می‌فرستد. کاریکاتوریست جوان روزنامه سرنخ‌هایی در این نامه‌ها پیدا می‌کند و با اصرار خود به کمک پلیس می‌آید که نتوانسته مدرک محکمه پسندی برای دستگیری قاتل پیدا کند.

این گروه خشـن (The Wild Bunch)

کارگردان : سام پکین پا تهیه کننده : فیل فلدمن نویسنده : والون گریین فیلم نامه : سام پکین پا موزیک متن : جری فیلدینگ فیلم برداری لوسین بالارد تدوین : لو لومباردو کارگردان هنری: ادوارد کاریری بازیگران: ویلیام هولدن : پایک بیشاپ ارنست بورگناین : داچ انگستروم رابرت رایان : دیک تورنتون ادموند اوبراین : فردی سایکس وارن اوتس : لایل گروچ جایم سانچز : آنجل بن جانسون : تکتور گروچ امیلیو فرناندز : ژنرال ماپاچی ژانر : حادثه ای , وسترن تاریخ نمایش : 29 ژانویه 1970 درجه نمایش: R زمان فیلم : 143 دقیقه شرکت تولید کننده: برادران وارنر محصول ایالات متحده بودجه: 6 میلیون دلار فروش: 10میلیون دلار افتخارات و جوایز : نامزد اسکار بهترین موزیک متن نامرد اسکار بهترین نویسنده اورژینال نامزد اسکار بهترین فیلم نامه این گروه خشن فرایند تصمیم گیری یک گروه از مردان خشن روزگار است. فرایندی که در نهایت به تصمیم گیری آنها برای نابودی خود و یک ژنرال دیوانهمکزیکی می انجامد. شاید خشونت این فیلم مطلوب خیلی از بینندگاننباشد, شاید افرادی باشند که این گروه را دوست نداشته باشند. اما برای علاقمندان به سینمای وسترنو بخصوص پکین پا, این فیلم یک نقطه عطف به شمار می آید. آغاز فیلم نشان دهنده اتفاقات فیلم تا پایان است. بازی کودکانه بچه های شهر از جنگ بین گروهی با گروه دیگر خبر میدهد, شاید بتوان در این بازی عقربها را به گروه پایک و مورچگان را به افراد ماپاچی تشبیه کرد و آنچه در نهایتاتفاق می افتد سوختن همه آنهاست و نابودی محض برای هر دو سوی ماجرا. خنده های شیطنت آمیز کودکان را در نهایت میتوان به وجدان خاموش آنها و افرادی مانند هریگن تشبیه کرد. این گروه خشن داستان هفت تیر کشان با سرعت دست بالا نیست.این داستان به دنیای کابوی ها و جایزه بگیرها نمی پردازد, سام پکین پا از همان ابتدا سعی میکند که فضای جدیدی را در فیلمش ترسیم کند, فضایی که در آن خشونت ذاتی افراد حرف اول و آخر را میزند. پایک, داچ, تکتور, لایل, آنجلو سایکس نمایندگان این نوع تفکر هستند و در سوی دیگر دیک تورنتون به عنوان تنها فردی که هدفش به دست آوردن آزادی است نماینده تفکری که قصد به دام انداختن قانون شکنان را دارد. افراد گروه پایک که در زندگی های شخصی خود به انتهای راه رسیده اند و همه تقریبا شکست خورده محسوب میشوند, در زندگی حرفه ایخود نیز به شرایطی میرسند که بر آن نامی جز بن بست نمیتوان گذاشت. فرایند فهم این شرایط بن بست برای گروه پایک, فیلمیست به نام این گروه خشن و به نظر من سام پکین پا به بهترین و به یادماندنی ترین شکل ممکن آنرا به تصویر کشیده است. موزیک انتهایی زیبای جری فیلدینگ فضای غریبانه ای را ترسیم میکند که در پایان هیچ فیلم وسترنی شاهدش نیستیم. آمیختن این موزیکزیبا با کشته های درگیری نهایی و سرگشتگان مکزیکی توانسته به خوبی فضای غمبار آخر داستان را ترسیم کند و از سوی دیگر بلاتکلیفی دیک تورنتون را که همچنان به این گروه خشن فکر میکند. بازی های انجام شده در نوع خود زیبا و خاص هستند, بازی رابرت رایانو ارنست بروگناین در این فیلم بارها توسط کارشناسان فن تقدیر شده است. بازی زیبای ویلیام هولدن در نقش پایک این شخصیت را برای همیشه به یکی از خاطره انگیزترین شخصیتهای وسترن بدل کرد. اما اگر بخواهم بگویم که بهترین بازیگر فیلم که بود باید بدون شک گفت که وارن اوتس در نقش لایل گروچ... بازی اوتس را در معدود فیلمهایی که از او دیده ام دوست داشته ام, امابازی او در این گروه خشن نام او را وارد تالار افتخارات فیلمهای وسترن کرد. ادموند اوبراین که پیش از این در سریالهای تلویزیونیدرخشیده بود هم با تنها فیلم بزرگ زندگی اش خوش درخشید و نقشی خاطره انگیز از خود به یادگار گذشت. این گروه خشن به عنوان بهترین اثر سام پکین پا از او نام نیکی بر تارک سینما به یادگار گذاشت.